اهنگ های جدید ایرانی

سلام به بزرگ ترین بلاگ اهنگ جدید ایرانی خوش آمدید

اهنگ های جدید ایرانی

سلام به بزرگ ترین بلاگ اهنگ جدید ایرانی خوش آمدید

  • ۰
  • ۰

اشنایی با موسیقی

سلام

من مهدی هستم 

امروز تصمیم گرفتم یه سایت در مورد اهنگ های ایرانی به ثبت برسونم

یه نگاهی داشته باشیم به تاریخچه موسیقی در کشورمون ایران تا ببینیم وضعیت موسیقی از کجا به کجا رسیده و اصلا اهنگ یعنی چی ؟

 

موسیقی (از عربی) یا موزیک (از زبان‌های اروپایی) یا آنچه در پارسی باستان خُنیا گفته می‌شد، یک نوع از هنر است که عناصر اصلی تشکیل‌دهندهٔ آن، صدا و سکوت است. عناصر اصلی تشکیل‌دهندهٔ موسیقی شامل زیروبمی (نَواک) (تعیین‌کنندهٔ ملودی و هارمونی) و ضرب‌آهنگ (ریتم) است. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفته‌اند که مهم‌ترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه‌ای که خوش‌آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان شود.

 

موسیقی در ایران سابقه‌ای دیرینه دارد و به دوران ایران باستان بازمی‌گردد. ایران خاستگاه موسیقی‌هایی غنی و متنوع است و موسیقی سنتی ایران به عنوان یکی از مؤلفه‌های فرهنگ و هنر ایرانی به‌شمار می‌رود. تقریباً تمامی اقوام ایرانی دارای موسیقی محلی خاص خود هستند.

 

از قرن چهارم تا نهم هجری قمری، موسیقی ایران وضعیت خوبی داشته‌است. اغلب دانشمندان و فلاسفه در کتاب‌ها و رسالات خود مبحثی را به موسیقی اختصاص داده‌اند. از آن جمله ابو نصر فارابی، بو علی سینا، صفی الدین ارموی، قطب الدین شیرازی و عبدالقادر مراغی را می‌توان نام برد. در کتاب‌های قدیم موسیقی ایران تا قرن نهم هجری از واژه «مقام»، «پرده» و «شدّ» استفاده کرده‌اند. در موسیقی قدیم ایران برای نام گذاری پرده‌ها یا نغمه‌ها از حروف ابجد استفاده می‌شده و همچنین دوازده مقام اصلی وجود داشته‌است که عبارتند از:

۱-عشاق ۲-نوا ۳-بوسلیک ۴-راست ۵-حسینی ۶-حجاز ۷-راهوی ۸-زنگوله ۹-عراق ۱۰-اصفهان ۱۱-زیرافکند ۱۲-بزرگ

این دوازده مقام از هفده درجه یا مایه یا تنالیته اجرا می‌شدند. علاوه بر مقام‌های گفته شده، ۲۴ شعبه یا گوشه نیز وجود داشته که عبارتند از:

۱-دوگاه ۲-سه‌گاه ۳-چهارگاه ۴-پنج‌گاه ۵-عشیرا ۶-نوروز عرب ۷-ماهور ۸-نوروز خارا ۹-بیاتی ۱۰-حصار ۱۱-نهفت ۱۲-عُزال ۱۳-اوج ۱۴-نیرز (نیریز) ۱۵-مُبَرقع ۱۶-رکب ۱۷-صبا ۱۸-همایون ۱۹-زاول (زابل) ۲۰-اصفهانک ۲۱-بسته‌نگار ۲۲-خوزی ۲۳-نهاوند ۲۴-مُحَیّر

موسیقی ایران در دوران قبل از اسلام در دورهٔ ساسانیان آهنگ‌های منسوب به «باربد» شامل «هفت خسروانی»، «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان» بوده‌است که با هفت روز هفته و سی روز ماه و سیصد و شصت روز سال مطابق بوده‌است. در دربار خسرو پرویز در هر برنامه موسیقی، نظم و ترتیب خاصی برای اجرای آهنگ‌ها وجود داشته‌است. حکیم نظامی گنجوی در منظومه «خسرو و شیرین» سی لحن باربد را به نظم درآورده است.

در دورهٔ بعد از اسلام هم یک برنامه موسیقی «نوبت» نامیده می‌شده که شامل «قول»، «غزل»، «ترانه» و «فروداشت» بوده‌است. در زمان عبدالقادر مراغی از کلمه «قطعه» استفاده می‌شده که مترادف با کلمه «آهنگ» است.

 

پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کرده‌اند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخه‌های ریاضی می‌دانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفته‌اند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام برده‌است ولی از آنجا که همه ویژگی‌های موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهٔ سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز می‌دانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گسترده ‌است که بخش‌های گوناگون و تخصّصی دارد.

صدا در صورتی موسیقی نامیده می‌شود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.

  • افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می‌بخشد.
  • ارسطو: موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر می‌سازد.
  • ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
  • ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمه‌ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمان‌های بین نغمه‌ها بحث می‌شود.
  • افلاطون: موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ می‌کند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمی‌انگیزد.
  • بتهوون: موسیقی مظهری است عالی‌تر از هر علم و فلسفه‌ای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالی‌ترین تجلی قریحهٔ انسانی است.
  • بتهوون: آنجا که سخن از گفتن بازمی‌ماند موسیقی آغاز می‌شود.
  • لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها ورنج‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی به‌شمار می‌آید.
  • ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالد بن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
  • ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده می‌کند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدیدآورد.
  • هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود می‌داند همان اعماق زندگانی درون شخص است موسیقی هنر خاص روح است و به‌طور مستقیم به روح خطاب می‌کند.
  • واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به‌شمار نمی‌آورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات می‌دانم. موسیقی عالی‌ترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
  • نیچه: تمام پدیده‌ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند «زایش تراژدی»
  • نیچه: زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بوده‌است.

 

 

منبع : ویکیپدیا

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی